رنگ در نزد ایرانیان
رنگ در نزد ایرانیان
رنگ در نزد ایرانیان ، امروز میخواهیم در مورد کاربرد رنگ ها در لباس ایرانیان و سایر مکان ها یا آثار مقاله ای بنویسیم به طور کل انسان زندگیشو در تمام طول تاریخ مدیون الهام گرفتن از طبیعت بوده است .
چراکه از ابتدا چیز هایی را مشاهده کرده است و ذهن بشر آنچه که دیده است را برداشت می کند که قسمتی از آن خودآگاه و قسمتی دیگر ناخودآگاه هست یعنی امکان دارد شما به چیزی نگاه کنید و در آن لحظه برای شما بی اهمیت باشد اما یک ماه بعد با الهام گرفتن از چیزی که نگاه کردید یک اثر هنری خلق کنید .
لذا اگر بخواهیم در یک جمله رنگ را در لباس بشریت توصیف کنیم باید بگوییم انسان رنگ هایی که در طبیعت دیده است را در ذهن خود نگه داری کرده و از همان رنگ ها و همان متریال طبیعی اولین لباس های خود را به تن کرده است یا آثاری برای خود ساخته است .
مردم فلات ایران ، رنگ در نزد ایرانیان
مردم فلات ایران را در نظر بگیرید که از زمان های بسیار دور در منطقه زندگی میکرده اند وقتی شما در طبیعت زندگی می کنید این فرصت را خواهید داشت که رنگ های گوناگونی را مشاهده کنید ، پاییز را در نظر بگیرید چند رنگ از پاییز می توانید نام ببرید ؟
اما رنگ های اصلی شروع این بازی بوده انسان ها اندک اندک متوجه شدند که یک رنگ می تواند رنگ های بسیاری را در خود جای دهد . مثلا رنگ آبی خود سر گروه یک خانواده رنگی است و همین طور رنگ سبز ، زرد و قرمز و سایر رگ ها هم به همین شکل ..
همین طور که زمان طی شد کاربرد رنگ ها را میتوان در معماری و ادبیات یعنی دو ستون اصلی فرهنگ و هنر ما ایرانیان مشاهده کرد .
با گذشت زمان و اشنایی بیش تر با رنگ ها انسان ها توانستند رنگ های متنوع و بیش تری را به لباس خود اضافه کنند و به طور کل در زندگی استفاده نمایند یا حتی با بحث رنگ کردن آشنا شدند و همین شروعی بود برای تنوع یا حتی شکوفایی خلاقیت و آغاز یک زندگی جدید …
رنگ در لباس ایرانیان از نظر تاریخی
ما از لحاظ تاریخی در کشورمون سه دوره اساسی در مورد رنگ ها و لباس داریم که به شرح زیر است :
دوره آغازی مربوط به ماقبل تاریخ است که تقریبا مدتش هم کم نیست و یا عبارتی میتوان گفت در این دوره ما داد و ستد با مناطق دیگر و همجوار نداشتیم و نیاز انسان عمدتاً متمرکز به تهیه غذا پوشاک و سرپناه بوده است.
از این دروه طولانی مدت آثار زیادی در دسترس نیست چون شاید مکتوب کردن تاریخ و صد البته بازه زمانی زیاد از همان اندک شواهد نیز چیزی باقی نگذاشته شد اما با این وجود میتوان اثاری را بصورت نقاشی شده روی دیوار غار ها یعنی محل سکونت انسان ها مشاهده کرد که اکثرا نیز به رنگ قرمز بوده است پس تا اینجا انسان ها میدانستند که قرمز رنگی است که میتواند بیش تر نمود داشته باشد و توجه بیش تری به خود جلب کند .
با گذشت زمان و آشنا شدن انسان ها با محیط اطراف توجه او یا بواسطه جستجو بیش تر او در طبیعت ، منجر به کشف سنگ های دیگر شد ، سنگ هایی که رنگ های مختلف داشته اند مثلا یکی از همین سنگ ها فیروزه بود که بواسطه رنگ آبی توجه انسان ها را به خود جلب کرد و با پیشی گرفتن زمان به اهمیت شناخت سنگ ها و رنگ ها متفاوت افزود .
تاریخ را جلو ببریم ، رنگ در نزد ایرانیان
حالا اگر اندکی تاریخ را جلو بیاوریم یعنی در حدی که به تمدن ها برسیم جا دارد ابتدا از تمدن عیلام شروع کنیم ، یعنی کاشیهای لعابدار شده رنگی در دوران عیلامیان ، و همین طور تمدن های بعدی که نشان دهنده این است که انسان به حداقل شناخت رنگی رسیده بود و از اون دوران دیگر انسان ها این قابلیت را داشتند که لباس خود را رنگ کنند یا همین طور در معماری از کاشی های لعاب دار استفاده کنند یا به طور مثال برای سپاه و ارتش خود لباس های متفاوت از ترکیب رنگ های متفاوت با توجه به اهمیت نیرو ها بهره ببرند . یعنی در واقع رنگ ها را ارزش گذاری کردند .
به طور کل در این بازه زمانی که تمدن ها شکل گرفت سنگ هایی نظیر فیروزه ، زمرد ، عقیق ، لاجورد به واسطه رنگ ها جلب توجه کرد و از میان متریال های فلزی ، فلزاتی مثل نقره و طلا بواسطه رنگ خود جلب توجه بیش تری داشته . برای اینکه این موضوع را بیش تر درک کنید فقط کافیه اگر یک بار به موزه باستانی رفتید به این مسئله دقت کنید
حکومنت هخامنشیان ، رنگ در نزد ایرانیان
دوره دومی که مطرح کردیم متعلق به دوران حکومت هخامنشیان تا اواخر ساسانیان است که حدود هزار سال پیش را شامل می شود و بخش مهمی از تاریخ ایرانیان نیز در بازه زمانی جای دارد . در این دوره برخی رنگ ها دارای هویت شدند این هویت ها اکثرا معنوی یا مذهبی بود .
مثلا رنگ سفید کامل ترین و طبیعی ترین رنگ است. مطلوب ترین رنگ در پارچه های دوران هخامنشی رنگ ارغوانی و سپس رنگهای سفید زیتونی فیروزه ای ، نارنجی و قهوه ای بوده است .
کتیبه های هخامنشی
طبق یافته های باستان شناسی و مشاهده کتیبه ها متعلق به دوران هخامنشیان میتوان به نوع پوشاک و یا لباس زنان و مردان هخامنشی پی برد . در گذشته برخلاف امروز لباس ها بر اساس هویت مردمان همچنین آداب و فرهنگ دوره هخامنشی طراحی و ساخته میشد . به طوری که مثلاً ارتشیان آن روزگار لباس هایی به رنگ قرمز داشتند یا کشاورزان در آن دوره بیشتر از رنگ آبی استفاده می کردند یا حتی روحانیون دینی رنگی سفید که نماد پاکی می باشد را استفاده میکردند .
در بسیاری از کتاب ها اشاره شده است که پادشاه عموما از تمامی رنگها برای لباس خود استفاده می کرده است بدین معنی که اقتدار خود را بر تمامی طبقات جامعه حفظ کرده است . اگر از بحث رنگ روی لباس هخامنشیان گذر کنیم یا بهتر است بگوییم رنگ روی لباس مردانه هخامنشی ، می توان روی کفش ها ، نوع کلاه در میان اقشار مختلف جامعه اشاره کرد که هر کدام معنا و مفهوم خاصی دارد به طور مثال مثلاً افرادی که در ارتش کماندار می بودند که چکمه هایی به رنگ زرد استفاده می کردند .
برای پوشش زنان در دوره هخامنشی اطلاعات کمتری داریم چون بناهای تاریخی کمتری یا کتیبههای تاریخی کمتری از آنها یافت شده است . به طور کل زنان هخامنشی از لباس هایی با آستین های بلند و باریک و تزیین شده با یک قسمت ، بندی شکل برای بستن به دور گردن و همچنین خز اطراف گردن که همانند یک شنل می باشد و کفش هایی همانند چکمه استفاده میکردند . در کلام آخر باید یادآوری کنیم که هخامنشیان لباس های خود را از ماد ها الهام گرفته اند .

رنگ و لباس در بعد از هخامنشان
بروز پدیده مد از دوره اشکانی که میتوان دوره تجارت و تکامل زندگی شهری نیز آنرا نامید برای ایران آغاز شده است . همانطور که قبلا اشاره کردیم حکومت هخامنشیان لباس خود را از مادها الهام گرفتند و همینطور اشکانیان ادامه مسیر و یا تکامل لباس هخامنشیان می باشد که کمی از فرهنگ و هنر یونانی نیز به آن اضافه شده و این ترکیب باعث شد لباس های جدیدی به خصوص برای خانم ها در آن دوره ایجاد شود .
در آن دوران نیز لباس ها نشان دهنده منزلت روحی و اجتماعی افراد مختلف بوده است و به طور کل لباس مردان دارای شلوار بوده است . لازم به یادآوری است لباس های دوره اشکانی و لباس های بومی ایران معاصر ، به ویژه لباس های زنانه شباهت هایی با یکدیگر دارند .
مثلاً پوشیدن دو تا پیراهن روی هم ، پیراهن اولی گشاد و شلیته مانند می باشد که بلندای آن تا روی زمین میرسد و دومین پیراهن که نهایت تا حدود زانو است . اگر این موضوع را خوب درک نکرده اید تصاویر از لباس های روستایی زنانه را در گوگل سرچ کنید تا تا بتوانید درک بهتری از از این پوشش داشته باشید .
همین طور در مورد رنگ نیز نشانه هایی از دوره اشکانیان در کوه خواجه سیستان در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی سیستان بدست امده است که یک سوار اشکانی با شلواری سفید و رنگ پیراهن آبی می باشد . رنگ لباس در دوره اشکانیان بیشتر از خلاقیت و همین طور سلیقه و شرایط محیط بوده است.
مجموعه اطلاعات به دست آمده در دوره ساسانی نشان می دهد که نقش رنگ در لباس ایرانیان همواره مهم و با تنوع همراه بوده است. رنگ های سفید و آبی تیره و روشن همچنین رنگ روناسی جمله رنگ های پرکاربرد بودهاند .
دوران پس از اسلام ، رنگ در نزد ایرانیان
اگر دقت کنید اندک تفاوت پوششی از دوران قبل از اسلام و بعد از اسلام در پوشش ایرانیان خواهید . چرا میگوییم اندک تفاوت؟ چون به طور کل ایرانیان از قبل از اسلام نیز لباسی کاملاً پوشیده با وقاری خاص استفاده میکردند که این موضوع کاملاً در آثار باستانی به جا مانده از آن دوران مشهود می باشد .

اما پس از اسلام به واسطه گذشت زمان انسان ها رنگ ها را بیش تر شناختند و به واسطه زمان ، شکوفایی در این دوره اتفاق افتاد و مفهوم بیش تری یافت مثلا رنگ مشکی رنگ عزاداری شد البته طبق گفته خانم فاطمه بهرامی مدرس دانشگاه استفاده از لباس مشکی به دور قبل از اسلام بر میگردد به طوری که در دوره هخامنشی و ساسانی هم از رنگ سیاه در لباس های عزا استفاده می کردند .
به طور مثال در دوره اسلامی پیامبر گرامی اسلام ( ص ) ذکر کرده اند از محبوب ترین لباس های شما از نگاه خداوند لباس سپید که همان سفید است می باشد و می گویند مردگان خود را با پارچه سفید کفن کنید و یا با آن نماز بخوانید .
پس از سلجوقیان ، رنگ در نزد ایرانیان
پس از اینکه ترکان سلجوقی وارد ایران شدند با خود بخشی از فرهنگ خود را آورند . در نتیجه استفاده از رنگ هایی مثل روناسی ، سبز زیتونی و سایر رنگ های استفاده شد . لازم به ذکر است ایران در دوره سلجوقی از مهم ترین تولید کننده های پارچه های نفیس بشمار میرفته است . در مورد بافندگی که بخشی از پوشاک را شامل می گردد در این دوره سلجوقیان علاقهای به رنگهای مجلل نداشته ، تضاد تیره و روشن رنگ ها را می پسندیدند و بیشتر پارچه ها در دو رنگ بافته می شد و در ادامه یا و در زمان مغولان زرد کلاهان پیدا شدند و رنگ های سیاه و سفید تاثیر زیادی روی لباس ها گذاشت .
دوران صفویه
همین طور که جلو بریم به دوران صفویه برخواهیم خورد که دوران صفویه یکی از زمان هایی بشمارمیورد که کشور از دید اقتصادی و توسعه هنر به اوج خود رسید و همین اوج گیری باعث شد تا انواع رنگ ها وارد لباس ها و تهیه پارچه های زربافت و ابریشمی گردید بطوریکه حتی در این دوران اگر به مساجد یا آثار باستانی نگاه کنید بیش ترین تنوع رنگی را مشاهده خواهید کرد برای این کار فقط کافیه به اصفهان سفر کنید .
پوشاک زنان صفوی عموما چند لایه بود و شادرن درباره پوشاک زنان در این دوره ذکر کرده است که لباس ایرانیان بلند و کشیده است و ارزان تمام می شود و بالاپوش های آنان باریک است و از پاپوش هم استفاده نمیکنند و همین طور تاورنیه نیز چنین می گوید که لباس های زنان ایرانی یک تکه هست و بالا تنه و پایین تنه ندارد و تقریبا مشابه لباس مردان است و بر خلاف خیلی از کشور ها کمرشان را تنگ نمی بندند و همراه با کفش هایی به رنگ قرمز ، سبز و یا زرد استفاده میکنند .
تار و پود طلا و نقره در پارچه زنان
دلاواله نیز در سفرنامه خود چنین نوشته است که لباس های آن دوران یک تکه است اما از ابریشم و جنس هایی مرغوبی می باشد و تار وپود طلایی دارد همین طور به پارچه هایی اشاره کرده است بنام میلک که در کاشان بافته می شود که در بافت آن از طلا و نقره بکار میرفته است و فقط مصرف زنانه داشته است .
قزلباش ها
قزلباش ها رنگ قرمز را برای کلاهشان انتخاب کرده بودند و به همین مناسبت قزلباش نامیده می شدند . به این جهت رنگ قرمز موقعیت بالاتری پیدا کرد در این دوره استفاده از دستار یا همان عمامه های رنگی با حاشیه های طلایی و ابریشمی رایج شد که در این میان بعضی نیز از کلاه استفاده می کردند که این کلاه ها عموما بلند و به همان رنگ قرمز بود .
امیدواریم که مقاله رنگ در نزد ایرانیان برای شما خواننده محترم مفید بوده باشد جهت مشاهده سایر مقالات لطفا به بخش مقالات وب سایت ماسیا مراجعه نمائید و در غیر این صورت باعث افتخار ما است اگر از بخش فروشگاهی ماسیا برند تخصصی تولید کننده زیورالات صدف و جواهرات صدف ( قدیمی ترین جواهر بشر ) دیدن نمائید .