مروارید

مروارید

تصور می شود که کلمه مروارید ریشه لاتین دارد و از کلمه پرنا که یک نوع صدف است و یا سفارولا به معنای کروی مشتق شده باشد .

مروارید

در داستان های فولکلور و اساطیری درباره نحوه پیدایش مروارید در دل دریاها سخن بسیار رفته است اما هیچ کس نمی داند به راستی چه کسی و در کدامین دوره از تمدن بشری برای اولین بار دانه ای مروارید از دورن آب ها و یا کنار دریاها پیدا کرده است .

باور ها :

بر طبق روایت ، هندوها باور داشتند که Pearl از قطرات شبنم که شب هنگام از آسمان به زمین فرو می رسد و در دل صدف ها جای می گیرد بوجود می آید و اگر این حادثه به هنگام تابش قرص کامل ماه صورت گیرد ، Pearl تشکیل شده دارای زیبایی خاصی خواهد بود ولی اگر در شبی ابری قطرات شبنم از آسمان فروریزد مرواریدی مات و با کیفیتی نامرغوب به دست خواهد آمد . د

ر افسانه های هندوها هم چنین آمده است . کریشنا خدای آنها اولین کسی بود که دانه ای Pearl در ژرفای دریا یافت و آنرا به عنوان هدیه عروسی به دختر خود پاندا داد . امروزه هم به خاطر همین داستان در سنت هندوستان به نو عروس ها در مراسم ازدواج مروارید هدیه می دهند .

یونانی ها تصور میکردند که در نتیجه برخورد صاعقه و جرقه های برق آسمان با آب دریاها دانه های Pearl به وجود آید .

مروارید و صدف

زنان یونانی از Pearl به عنوان گوشواره بهره می جستند و مردان نیز با سوراخ کردن لاله گوش سمت راست خود دانه ای Pearl در آن جای می دادند . به احتمال این رسم از ایران به یونان رفته است .

در داستانی با عنوان هدایا به خدایان نقل شده : آسمان و قوس و قزح ، آتش ، شهاب های آسمانی و زمین ، یاقوت سرخ و دریا، مروارید را به خدایان تقدیم کردند .

قوس و قزح هاله را برای خدایان به وجود آورد ، شهاب چراغ راه آنها شد و یاقوت سرخ پیشانی ایشان را مزین ساخت ولی خدایان مروارید ها را بر روی قلب خود جای دادند . از میان این هدایا بدون تردید Pearl عزیزترین برای انها بود .

ارزشی که قوم یهود برای Pearl قائل بود در کتاب مقدس ، عهد عتیق به خوبی بازتاب یافته در عهد جدید در انجیل به روایت متی ، مسیح در موعظه با شکوه کوه زیتون درباره وصف ملکوت آسمان می فرماید :

بار ملکوت آسمان تاجری را ماند که جویای مروارید های خوب است و چون یک Pearl گرانبها یافت ، رفت و مایملک خود را فروخته آن را خرید ( باب سیزدهم انجیل متی آیات ۴۵ و ۴۶ از عهد جدید )

مراکز صید مروارید :

خلیج فارس :

مراکز صید Pearl در گذشته فقط به ساخل های آب های گرم محدود میشد و خلیج فارس یکی از مهمترین این مراکز بوده و است . بهترین و بارورترین منطقه برای صید مروارید در خلیج فارس حوضه ای است که در حدود ۲۴۰ تا ۲۳۰ کیلومتر از سواحل کشور های عربی فاصله داشت . بیش از دو هزار سال است که مروارید در خلیج فارس صید میشود .

پلینی طبیعت دان شهیر عهد باستان در فصل نهم کتاب تاریخ طبیعی خود مینویسد : در خلیج فارس زیباترین مروارید های جهان صید میشود . او در این رابطه از بندری بنام ال کاتیف در سواحل غربی خلیج فارس مقابل بحرین نام میبرد که بزرگترین مرکز عرضه و خرید و فروش Pearl بوده است .

بستر صدف های مروارید در تمام پهنه خلیج گسترده است ولی به نظر می رسد که مرکز تجمع نرم تنان در حوالی جزیره بحرین باشد . گونه های نرم تن در این ناحیه به وفور یافت می شود . این نرم تنان اغلب به تخته سنگ ها یا توده های مرجانی میچسبند .

سیلان – سری لانکا :

بستر های صدف مروارید در آب راه حد فاصل هندوستان و سیلان بسیار غنی است . اولین گزارش های موجود در رابطه با صید Pearl در این منطقه مربوط به سال ۱۲۴۹ میلادی است . Pearl های صید شده در سری لانکا از نظر رنگ و شکل معمولا از کیفیت بسیار خوبی برخودار می باشند . به ندت میتوان در میان آنها دانه ای Pearl سنگین تر از ده نخود پیدا کرد .

دریای سرخ :

صید Pearl در دریای سرخ از قبل از میلاد مسیح رایج بوده و صدف هایی از گونه اریتروئنسیس در این منطقه به فراوانی یافت می شوند . این صدف ها از گونه های مشابه خلیج فارس بوده و دارای قطری معادل ۱۰ تا ۱۲ سانتی متر می باشند و وزن آنها گاهی به یک کیلو گرم می رسد .

این گونه توسط لایه ای نازک از جنس مادر مروارید تیره رنگ احاطه شده و دارای ارزشی دوگانه است . بدین معنی که هم پوسته و هم مروارید درون آن دارای ارزش اقتصادی می باشند این صدف ها را در منطقه ای بنام جیداسوکین واقع در خلیج عدن در عمق ۹ تا ۲۰ متری آب صید می کنند .

ماداگاسکار :

صدف های حاوی مروارید در ماداگاسکار از گونه پینکداتا می باشند .

هندوستان :

در سواحل هندوستان سه منطقه یافت می شود که در بستر آنها صدف های حاوی مروارید صید شده اند ، سواحل مدرس ، برخی از صخره های مرجانی مالابار و نواحی سواحل بمبئی .

مجمع الجزایر مرگوئی :

این مجمع الجزایر در خلیج بنگال در نزدیکی سواحل برمه قرار دارد . در این آب ها گونه های از صدف به وفور یافت می شوند . مروارید های طبیعی بدست آمده در مجمع الجزایر مرگویی شباهت زیادی به مروارید های پرورش یافته در برمه دارند زیرا مروارید های پرورشی را هم در همان آب های ساحلی و توسط همان گونه صدف مروارید پرورش می دهند .

چین :

از تولید کنندگان عمده مروارید در جهان بشمار می رود . بر اساس باور چینی ها دانه های مروارید از تراوشات مغزی یک اژدهای جادویی بوجود آمده و آن را مایه برکت و خوش شانسی میدانستند .

در فرهنگ علوم چینی ها محل صید مروارید را در جنوب استان کوانگ – یونگ در بخش لین شائو و در نزدیکی هوپو ذکر نموده اند .

ژاپن :

صدف های سازنده مروارید در ژاپن از گونه مارتنسی می باشد که به فراوانی در سواحل آن کشور یافت می شود . دو گونه مختلف از صدف های مرواریدساز در خلیج آریما دیده می شوند . نوع اول حلزونی شکل است و پلاکونا نامیده می شود و نوع دوم هالیوتیس از تیره گاستروپودا می باشند .

جزایر فیلیپین و مالزی :

در مالزی و فیلیپین مروارید را موتیا یا موتارز می گویند . این دو واژه شباهت زیادی به واژه سانسکریت موکوتا و موتو دارد که هر دو بمعنی مروارید می باشد . ریشه یابی و شباهت این لغات به یکدیگر بدون شک نشانه ای است از شروع و گسترش صید مروارید و استفاده از صدف آن در این منطقه از جهان .

گینه نو :

از دیگر مکان هایی است که صدف مروارید ساز در سواحل آن یافت می شود .

استرالیا :

گسترده ترین بستر های صدف نرم تنان دارای مروارید در سواحل استرالیا یافت می شود . این بستر در گستره ای به طول ۴۸۰۰ کیلومتر به طور نامنظم پراکنده بوده و از فری مانتل در جنوب باختری تا کوک تاون در شمال خاوری ادامه دارد .

در امتداد سواحل استرالیا سه گونه مختلف از صدف نرم تنان یافت می شود . بیش ترین گونه یافت شده را گونه ماکزیما تشکیل میدهد که زیباترین صدف مادر مروارید در جهان است .

این گونه درونی کاملا سفید دارد که به اصطلاح لب نقره ای خوانده می شود . در برخی آبراهه های بین جزایر و بستر های سنگی دریا نوعی به خصوص از این گونه یاد شده یافت می شود که دارای زمینه ای زرد مایل به طلایی است .

این نوع که اصطلاحا لب طلائی مینامند و در بازارهای جهانی از ارزش کمتری برخوردار است.  دومین گونه موجود در این مناطق گونه مارگاریتیفئا است که از گونه ماکزیما کوچکتر است . صدف این گونه دارای حاشیه ای سیاه رنگ است و به این علت لب سیاه نامیده می شود .

گونه سوم کارکاریوم است که فقط در خلیج کوسه ها زندگی میکنند . این نرم تنان شبیه نرم تنان خلیج فارس می باشند و دارای پوسته ای نازک و شکننده است .

تاهیتی :

دو گونه مهم صدف مروارید در این مکان صید میشود که عبارت اند از :

ماکولاتا که فاقد ارزش است و مارگاریتیفئا که از مهمترین منابع درآمد تاهیتی است . مروارید سیاه یا خاکستری رنگ این گونه همیشه مورد توجه بوده است . اولین گزارش دقیق و جامع درباره صدف در این ناحیه به دستور دولت فرانسه تهیه شد و میزان صید مروارید را در سال ۱۸۸۰ میلادی مشخص شد .

کالدونیای جدید : صدف هایی از گونه مارگاریتیفئا به فرواوانی یافت می شوند ، که دارای مروارید هایی به رنگ خاکستری روشن تا سیاه تیره می باشند .

مکزیک :

گونه صدف مشخص در این مناطق مازاتلانتیکا است که بصورت انفرادی و چسبیده به بستر مرجانی دریا یده می شوند و مروارید ها به رنگ سیاه ، سفید ، آبی در آنجا صید می شوند .

پاناما :

در سواحل پاناما نیز صدف مروارید دار صید میشود .

ونزوئلا :

گونه صدف یافت شده در ونزوئلا مارگاریتافرا می باشد . مروارید های تولیدی آنها به رنگ های سفید تا قهوه ای و حتی سیاه می باشد .

ایالت متحده امریکا :

در سال ۱۸۵۷ میلادی برای نخست در قاره شمالی آمریکا شخصی بنام دیوید هاول دانه ای مروارید یافت . گفته می شود که در تمام ایالت کانزاس رودخانه ها دارای صدف مادر مروارید هستند و بلک ریور از این نظر غنی ترین است . شهرت رودهایی نظیر شوگراپل ، راک ویسکانسین و رودخانه می سی سی پی مدیون وجود صدف های مروارید دار می باشد .

انگلیس و اسکاتلند :

در آب های این کشورها صدف هایی از این گونه زندگی میکنند که دارای مروارید های متنوع با رنگ های گوناگون می باشند . این صدف ها معمولا در میان قلوه سنگ های بستر رودخانه ها و نیز بصورت جمعی ر حفره های سنگ ها در نقاطی که آب رودخانه عمیق است یافت می شوند .

فرانسه :

در غرب فرانسه در محل تلاقی رودخانه های ایل و ویلاین در محدوده ای بنام استایر و نیز اودت در حوالی کویمپر و منش در نزدیکی لزنون در شمال صدف های مروارید فراوانی یافت شده اند .

لازم بذکر است در خیلی از کشور های اروپایی صدف های مروارید دار یافت می شوند از جمله آلمان ، اتریش ، نروژ و دانمارک ..

تجارت مروارید و گرایش ملت ها به آن :

در قرن ۱۹ و تا جنگ جهانی دوم فقط دو مرکز تجارت بین المللی یعنی لندن و مهم تر از آن پاریس وجود داشت که به عنوان مرکز معاملات جهانی Pearl شناخته شده بودند .

خریداران امریکایی همیشه بدنبال زیباترین Pearl بودند که می بایستی شکلی بی عیب داشته و به رنگ صورتی مایل به سفید درخشان با کیفیتی نفیس باشد . آلمانی ها و هلندی ها Pearl کوچک ولی مدور با رنگ های شفاف را ترجیح میدادند . Pearl کوچک و مدور با رنگ های مرغوب مورد پسند سوئیسی ها بوده و علاقه به حد بالای کیفیت نیز در خریدهای آنها محسوس بود .

اسکاندیناوی ها Pearl یا متوسط ، مدور یا بیضی شکل با رنگ بسیار سفید ولی مات ( Pearl آب شیرین ) را ترجیح می دادند . اسپانیولی ها فقط درشتی Pearl حتی در کیفیت متوسط و رنگ کرم متمایل به صورتی مورد توجه شان بود .

ایتالیایی ها هم از نظر رنگ ، سلیقه مشابهی با اسپانیولی ها داشتند ولی Pearl کوچکتر و با کیفیت بهتری را ترجیح میدادند . پرتغالی ها Pearl دانه ریز با کیفیت بالا و رنگ های غیر عادی حتی زرد روشن را طالب بودند .

کورنیتزر تاجر ( ۱۸۷۳-۱۹۴۶) در توصیف Pearl خریداری شده مینویسد که والدین او Pearl را که اغلب در هنگام خرید ، کثیف بودند در پارچه ای نخی آغشته به پودر صابون گذاشته مدتی در یک کتری کوچک مسی روی شعله چراغ الکلی میجوشاندند و پس از سرد کردن آنها را در الکل متیلیک میشستند تا کاملا براق شوند . در فرانسه تجار ، Pearl نامرغوب را تحت نام ماداگاسکار عرضه می کنند .

مروارید های مشهور جهان :

لاپرگرنیا : مرواریدی است بی نظیر با وزن ۱۴۳ نخود که در آمریکای جنوبی یافت و سپس به فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا (۱۵۲۷-۱۵۹۸ م. ) هدیه شده است .

کاترین دومدیسی : دو Pearl گلابی شکل است به وزن ۹۲ و ۹۶ نخود که فرانسیس اول به او هدیه کرده بود .

Pearl گئورگیبوس اف کالایس : مرواریدی گلابی شکل و بسیار خوش فرم با وزنی متجاوز از ۲۹ قیراط که از هندوستان توسط کالایس به اروپا آورده شد و به فیلیپ چهارم پادشاه اسپانیا فروخته شد .

ریجنت : جزیی از ارثیه پرنسس یوساپوف بود که در شهر سنت پترزبورگ به فابژره جواهر فروش نامی فروخته شد . این مروارید ۳۳۶۹ نخود وزن دارد . ابتدا در نیم تاج ماری لوئیز ، امپراطور فرانسه نصب گردید ولی در سال ۱۸۵۳ میلادی به دستور ناپلئون سوم به یک سنجاق سینه انتقال یافت و بعد ها به روسیه برده شد .

ملکه : این مروارید ۱۰۰ نخود وزن و به مکلیون ایوانز تعلق داشته که اینک در اختیار دانشگاه پنسیلوانیا می باشد .

هوپ : گلابی شکل با وزنی معادل ۱۸۰۰ نخود که به ستبرای ۵ سانتی متر و قطر ۸٫۲۵ سانتی متر است . رنگ برنزی آن در پایین به تدریج به طرف بالا بی رنگ تر و به سفید درخشان تبدیل می شود . سر این Pearl گلابی شکل به صدف چسبیده بود که برای رفع این مشکل در این نقطه تاجی از طلا مزین به قطعاتی از یاقوت سرخ ، برلیان و زمرد نصب گردید . امروزه این نمونه در موزه اسمیت زونیت در واشنگتن قرار دارد .

صلیب جنوب : مشهورترین Pearl استرالیایی مرواریدی است بنام صلیب جنوب . این صلیب مجموعه ای از ۹ مروارید هم اندازه به شکل صلیب واقعی به هم چسبیده اند . هفت دانه Pearl در امتداد یک خط و Pearl دیگر در سمت چپ و راست آن قرار گرفته است .

آسیا : یکی از بزرگترین Pearl جهان ، وزن آن ۶۰۵ قیراط یا ۲۴۲۰ نخود بوده و روی مجموعه ای از شاخه برگ های طلایی که در تزیین آنها از سنگ یشم سبز و یک نیم قاب بزرگ از کوارتز صورتی رنگ استفاده شده است . رنگ بسیار سفید این Pearl دال بر آن است که می باید از گونه صدف ماکزیما به دست آمده باشد .

مروارید آرکوولی : این مروارید که از سال ۱۷۰۰ میلادی در تملک یک خانواده بوده و طبق وصیت مالک اولیه فقط به وارث ذکور منتفل می شود . این مروارید با وزنی معادل ۲۳۰۱۵ نخود دومین مروارید بزرگ جهان بشمار می آید با شکلی نامنظم ، رنگی سفید که به طرف پایه صورتی مایل به قهوه ای می رود .

مروارید مادام نوردیکا : ۷۵ نخود وزن دارد و از نرم تن ها هالیوتیس بدست آمده است .

مروارید کولای بوشل : مروارید پرورشی است با وزنی معادل ۱۲۲ قیراط و محل پرورش آن دریاهای جنوب است . این مروارید به کشل باروک است اما رنگ و درخشش مطلوبی را دارا می باشند .

گونه های نرم تن تشکیل دهنده مروارید :

در حقیقت نام نرم تن دو کفه ای برای یک صدف مروارید صیح نیست زیرا صدف های مروارید بیشتر از خانواده پینتادین ها هستند در صورتی که دو کفه ای ها را معمولا پلیت می نامند . نرم تنان سازنده مروارید را میتوان با توجه به مناطق پیدایشی و شکل صدف به دو گروه بزرگ تقسیم کرد :

گروه اول : نرم تنانی که صدف آنها خیلی بزرگ نیست و در آب های زیر زندگی میکنند .

  1. دریاهای چین و ژاپن Pinctada martens
  2. خلیج فارس RADIATA
  3. هندوستان و سیلان Vulgaria
  4. استرالیا و گینه نو Fucata
  5. آب اطراف پولینتری Maculata

گروه دوم : آنهایی هستند که صدف بزرگی داشته و میتوانند Pearl درشتی را درون خود پرورش دهند و در آب های زیر یافت می شوند :

  1. در آب های گینه نو ، استرالیا ، اندونزی ، برمه pinctada maxima
  2. در آب های پولینتری و دریای سرخ Pinctada margaritifera

این گونه ها را هم برای استفاده از صدف و نیز Pearl احتمالی درون آنها صید می کنند .

انواع صدف های نرم تنان به جز دو کفه ای ها

انواع فراوانی از گونه های نرم تنان Pearl تولید می نمایند که مهترین آنها عبارت اند از :

هالیوتیس: گاستروپود آب های گرم و مناطق استوایی

پینا : این گونه Pearl با رنگ های گوناگون از قبیل سبز ، سفید ، قهوه ای و زرد و حتی قرمز مایل به قهوه ای تولید می کنند .

ترایداکنا : در مناطق حاره یافت می شود . Pearl با رنگ صورتی روشن تولید میکند .

استرومبوس گیگاس : مروارید ریز دانه ، دارای شکل کشیده و تا خدودی باریک ، رنگ آن یادآور شیشه های مات صورتی رنگ است .

یونیونید : دو کفه ای آب شیرین ، مروارید ها معمولا سفید و شیری رنگ هستند . برخی از آنها درخششش آبی ، قهوه ای ، سبز تا قرمز دارند . در اصطلاح تجاری به آنها رنگ های فانتزی می گویند .

چگونگی تشکیل مروارید :

تشکیل مروارید و ترکیب شیمیایی آن حاصل یک دیده غیر طبیعی با یک تصادف و در حقیقت محصولی است از درمان عارضه ای که نرم تنان به آن دچار شده ، بدین ترتیب که یک یا چند دانه ماسه راه نفوذی خود را به بدن نرم تن می یابند . جانور که نمیتواند خود را از شر این مزاحمین خلاص کند شروع به ترشح ماده ای از غدد اپیتلیال به دور آنها مینمایند . گاهی نیز پیله کرم هایی از گونه سستودس خود را به گوشت نرم تن متصل مینمایند که بعد ها میتواند به مروارید تبدیل شود .

مروارید صدف طبیعی ماسیا

برخی محققین مروارید های حاصله از گونه پینکتادا را ناشی از نوعی لارو میدانند . برای تشکیل مروارید لارو باید توسط سلول های اپتیکال که میتوانند ماده مرواریدی را ترشح کنند ، محاصره شود . هنوز مشخص نشده که چرا بعضی از لارو ها به مروارید تبدیل می شوند و بعضی دیگر نمی شوند . اما این احتمال وجود دارد که لارو هنگام نفوذ به درون صدف ، تعدادی از سلول های اپتیکال را با خود به درون قشر داخلی برده و کیسه جنینی را تشکیل دهد . همین نظم در مرد نفوذ دانه هاب ماسه یا سایر مواد به درون صدف ها وجود دارد . گاهی نیز وجود کیست در بدن جانور باعث تشکیل مروارید میوش ود . اگر مروارید را به دو نیم تقسیم کنیم قسمت مرکزی آن را که ماده شبه ارگانیک سیاه رنگ می باشد به وضوح مشاهده خواهیم نمود .

ترکیبات شیمیایی مروارید بر حسب منشا تشکیل متغیر است :

کربنات کلسیم = آراگونیت ۹۴٫۷۵ %

آب =۲٫۲۳ %

مواد آلی : کانچیولین ۵٫۹۴ %

سایر مواد = ۰٫۱۱ %

کانچیولین : ماده آلی است که بلور های آراگونیت را به هم متصل می نماید .

از نظر شیمیایی تفاوت چندانی میان مروارید و صدف مادر مروارید وجود ندارد . جدول زیر ترکیب شیمیایی یک مروارید و صدف مروارید را نشان میدهد .

کربنات کلسیم : در مروارید ۹۱٫۷۲ درصد و در صدف مادر مروارید ۸۴٫۵۷ درصد

مواد آلی : در مروارید ۵٫۹۴ درصد و در صدف مادر مروارید ۱۱٫۷۶ درصد

آب : در مروارید ۲٫۲۳ درصد و در صدف مادر مروارید ۳٫۱۷ درصد

سایر مواد : در مروارید ۰٫۱۱ درصد و در صدف مادر مروارید ۰٫۵ درصد

سطح خارجی استخوانی صدف از کانچیولین ساخته شده که همان ماده چسباننده بلور های کلسیت و آراگونیت به یکدیگر است . سپس سلول های اپتیکال در درون پوسته قطراتی از کربنات کلسیم ترشح میکنند که بر حسب وضعیت نقطه استقرار به فرم های مختلف بلور متبلور می شوند . لایه های نزدیک به مرکز صدف ، ستون هایی از کلسیت تشکیل میدهند . بر روی لایه های کربنات کلسیم ترشح و به صورت لایه های نازکی از آراگونیت متبلور می شود . کانچیولین واژه ای است یونانی به معنی صدف . هر قطره پس از ایجاد منبسط شده و فشار لایه های پیشین آن را پیرامون میراند و همین مسئله باعث نازک شدن آن میشود و با رسیدن به بخش قطره های بلورشده پیش هر قطره جدید نیز متبلور می شود .

حاصل این پروسه ایجاد نقش موزائیک مانند شش وجهی است و اشکال هگزاگونال را تشکیل می دهند . این پروسه لایه لایه ادامه می یابد و در هر لایه حدود ۰٫۲۵ تا ۰٫۵ میکرون به قطر این قشر افزوده می شود . در یک دانه مروارید فقط آراگونیت یافت می شود آن هم بصورت لایه های متحد المرکز . بلور های آراگونیت مجور های اپتیکی خود را در جهت عمود بر سطح خارجی قرار میدهند بنابر این در مجموع محور های اپتیکی بلور ها در یک مروارید به حالت شعاعی قرار دارند . این امر نه تنها در ایجاد جلا در سطح خارجی مروارید مهم است بلکه در تعیین و تمایز یک مروارید طبیعی از یک مروارید پرورشی دارای اهمیت است .

لایه های آراگونیت پیوسته نیستند بله در نقاطی که لایه ها به طور کامل به وجود نیامده اند ،دارای گوشته های نامنظم می باشند . دلیل زبری یک مروارید طبیعی یا پرورشی هنگامی که آنرا روی دندان می سائیم در مقایسه با نرمی سطح یک مروارید مصنوعی وجود همین نقاط خالی و نامنظم در ساختار مروارید است .

عبور پرتوهای نور از لایه های ظریف صدف مادر مروارید و تغییر جهت آنها توسط بلور های آراگونیت درخششی به وجود می آورد که اصطلاحا آب گفته می شود هر چقدر لایه مادر مروارید ظریف تر باشد به همان اندازه میزان درخشش آب آن نیز زیباتر خواهد بود .

یکی از ویژگی های مهم ارزیابی مروارید ظرافت دانه ها در سطح خارجی یا اورینت است . و هر چه لایه های مروارید ظریف تر باشد اورینت مروارید نیز به همان میزان بیش تر است .

رنگ مروارید :

به طور کلی فاکتور های موثر در رنگ مروارید به چهار عامل زیر بستگی دارد :

  1. وجود کاتیون و آنیون های محلول در پیرامون زندگی نرم تنان سازنده مروارید که بستگی به ترکیب کانی شناسی بستر دریا دارد . چنان که فلز آهن رنگ قهوه ای ،آزوریت رنگ آبی و اسمیت زونیت رنگ خاکستری به مروارید می دهد . مروارید های کرم یا حتی طلایی اغلب درصد زیادی کربنات منیزیم یا اکسید آهن و آلمینیوم دارند . مروارید های سفید درصد ناچیزی از کربنات منیزیم داشته ، فاقد اکسید آهن یا آلومینیوم می باشند .
  2. شوری آب : درصد شوری آب در رنگ موثر است . در آب های بسیار شور رنگ مروارید ها همیشه کرم است .
  3. فراوانی پلانکتون ها : اگر مقدار پلانکتون های موجود در آب زیاد باشد ، مروارید ها زمینه ای از سبز روشن خواهند داشت . ( مانند مروارید استرالیا )
  4. حرارت آب دریا : حرارت آب دریا نیز باعث افزایش سرعت اعمال متابولیسم در بدن حیوان شده و لایه های کربنات کلسیم ضخیم تر میگردد . در نتیجه مروارید بصورت نیمه مات دیده میشود .

به طور کل میتوان گفت رنگ مروارید میتواند همه نوع زمینه رنگین از سفید پاک تا سیاه را شامل شود . رنگ مروارید سیاه به علت عدم زمینه رنگی در آن می باشد .

باید توجه کرد که تاثیر نور محیط بر سطح مروارید و نیز عوامل رنگ زا در بستر دریا در ایجاد تنوع رنگ در مروارید موثر هستند .

دلایل بعضی رنگ ها به قرار زیر است :

صورتی : تداخل پرتوهای نور در لایه های درونی

سفید نقره ای : در نتیجه بازتاب نور از لایه های درونی

زرد ، ارغوانی مایل به زرد و سیاه : وجود عوامل رنگ زا در آلومین بستر مروارید

آبی : به دلیل وجود مواد رنگین مابین هسته و لایه های مروارید

گوناگونی و نقائص در شکل مروارید :

عوامل موثر در تغییر شکل یک مروارید عبارت اند از :

  1. چسبندگی : دانه ای مرواریدی کوچک در هنگام رشد به مرواریدی بزر گ تر می چسبد و کیسه مروارید در اطراف هر دو به ترشح مواد مرواریدی ادامه می دهد .
  2. هنگامی که مروارید درشت و به وزن به خصوصی می رسد در کیسه جنینی ته نشین می شود ، درون عضله یا ارگانی جای میگیرد و فشاری مدام به اطراف وارد می سازد . چون ماده مروارید به صورت مایع ترشح می شود ، فشار وارده توسط مروارید باعث خواهد شد که ترشح و رسوب گذاری به طور یکنواخت انجام نشود .
  3. گاهی اتفاق می افتد که ترشح ماده آلی هم زمان با تولید کربنات کلسیم صورت گرفته باعث تجزیه شیمیایی آن می شود و تاول های داخلی را بوجود می آورد .
  4. حرارت و مقدار نمک موجود در آب نیز عواملی هستند که می توانند در ترشح منظم مواد مرواریدی در درون کیسه جنینی موثر باشند .

نرم تنان فقط تولید مرواریدی کروی نمی کنند بلکه بسته به نوع مواد خارجی و بیگانه که به آنها حمله می نماید و واکنش آنها در برابر این مواد مرواریدهایی به اشکال گوناگون در آنها بوجود می آیند . از جمله این گونه موارد نادر می توان از مروارید های باروک ، تاول ها ، مروارید های تاول گونه سنگال نام برد .

صنعت پرورش مروارید :

اولین تلاش برای تولید مروارید پرورشی به قرن دوم قبل از میلاد مسیح باز می گردد . در کشور چین اولین تلاش ها برای تولید مروارید پرورشی به قرن ۱۳ بر می گردد که به شخصی بنام یوشون یانگ نسبت داده شده است . روش تولید او در اصل بسیار ساده است . او با احتیاط صدف گونه پلیکاتوس را از بامبوس جدا کرده ، گوشت نرم تن که درون صدف را پر می کرد عقب زده و یک کره از جنس مادر مروارید را درون آن قرار می دادند .

گاه نیز از یک کره از گل نرم و مرطوب با روغن کافور و یا حتی اشیایی از جنس سرب یا قلع که اغلب مجسمه هایی بسیار کوچک از بودا در حال نشسته بود استفاده می کردند . نرم تنان بدین گونه دست کاری شده را دوباره درون قفسی قرار داده و داخل کانال ها ، رودخانه ها ،برکه های آب و یا دریاچه ها می گذارند . در مدت زمانی کوتاه درون پوسته صدف به حالت اولیه بازگشته و اشیا کاسته شده به مرور زمان ضخیم می گشت و تولید مروارید می کرد .

تثبیت شیوه کنونی پرورش مروارید :

ابداع روش تولید Pearl کروی توسط تاتسوهی میس صورت گرفت ( ۱۹۰۴ ژاپن ) یک ژاپنی دیگر نیز بنام نیشیکارا در همین ایام موفق شد اولین Pearl پرورشی خود را تولید کند . آنها کشف کردند که جهت پرورش یک Pearl کروی می باید یک قطعه مادر Pearl را به اضافه پیوندی از یاخته های اپتیکیال در درون صدف قرار داد تا یک Pearl پرورشی کروی شکل ، نه یک کره روکش شده از جنس مادر Pearl به دست آورد .

میکی موتو در سال ۱۹۱۴ حق امتیاز پرورش Pearl خود را دریافت نمود . روش او به این گونه بود که سطح خارجی گلوله ای از مادر Pearl را نسوج اپیتلیال می پوشانید . این روش امروزه مورد استفاده قرار نمی گیرد زیرا بسیار ظریف ، پر زحمت و کند است و اغلب نیز به مرگ نرم تن منجر می شود .

Pearl پرورشی امروز توسط روش ابداعی نیشیکاوا تولید می شود . در این روش مقداری از نسوج اپیتلیال نرم تنی را برداشته همراه با قطعه ای از مادر Pearl در تخمدان همان نرم تن یا حتی نرم تن دیگری قرار می دهند . سلول های تخمدان در اطراف قطعه مادر Pearl به وجود می آیند و تشکیل کیسه Pearl را می دهند . هنگامی که کیسه Pearl به تکامل رسید ، ترشح ماده مرواریدی در اطراف هسته آغاز می شود .

رنگ زدایی مروارید :

بعضی Pearl رنگین هستند زیرا نرم تنی که آنها را تولید کرده است و نیز شرایط هسته گذاری موجب شده تا مواد ارگانیک بیش تری ترشح شود بدین سبب احتمالا Pearl بوجود آمده در صورت خشک شدن و از دست دادن آب دارای رنگی نامطلوب می شوند . رنگ دل پسند و دلخواه در Pearl بستگی به سلیقه افراد دارد . به طور کلی میتوان رنگ سفید را رنگی ممتاز و مورد پسند تمام ملل برای Pearl معرفی نمود .

حدود سال ۱۹۲۲ یک نفر ژاپنی بنام فوجیدو مطلع شد که ایتالیایی ها برای تغییر رنگ مرجان های قهوه ای از آب اشباع شده با اکسیژن استفاده مینمایند . او نیز سعی نمود از همین روش برای تغییر رنگ Pearl استفاده نماید . بدین طریق که مروارید های سوراخ شده را دورن محلول رقیقی از آب اشباع با گاز اکسیژن که در ظرف شیشه ای روباز ریخته شده نهاد و مدتی طولانی در برابر نور خورشید قرار داد . بدین گونه رنگ مروارید ها را بهبود بخشید .

رنگ آمیزی مروارید :

یکی از روش های رنگ آویزی شستن Pearl سفید در آب خالص و فروبردن آن به مدت شش ساعت در الکل با درجه حرارت ۴۰ درجه سانتی گراد است . پس از این عمل Pearl را دورن مایع رنگین با دمای ۴۹ درجه سانتی گراد قرار میدهند .

مایع حاوی ۶۰۰ سانتی متر مکعب آب به ازای هر دو گرم ماده رنگ زا و ۴۰۰ سانتی متر مکعب الکل است که به آن کمی پایریدین یا ترکیبی شامل پتاسیم و ید اضافه می شود . Pearl را به مدت ۱۶۰ ساعت در این مایع قرار می دهند . پایریدین به انحلال ماده به وجود آمده در پوسته Pearl کمک می کند و باعث افزایش سرعت نفوذ ماده رنگ زا و تثبیت آن میگردد .

رنگ Pearl سیاه را معمولا از اختلاط نیترات نقره با نمک های معدنی گوگناگون به دست می آورند . بنابر این امکان هیچ گونه اشتباهی مابین Pearl سیاه طبیعی و Pearl که به طور مصنوعی رنگ شده اند وجود ندارد . واژه رنگ شده طبق قانون می بایستی روی ورقه خرید به صورت زیر درج شده باشد :

فروخته شد – یک دانه مروارید پرورشی – سیاه رنگ

پرورش Pearl در دریاهای جنوب ( ژاپن ) ، برمه ، استرالیا ،تاهیتی ، فیلیپین مرسوم است .

انواع مروارید های پرورشی :

چهار نوع مهم از Pearl پرورشی در بازار یافت می شوند . گونه های مختلف نرم تنانی که این Pearl را تولید میکند به شرح زیر می باشد :

  1. پینکتادا ماکزیما – ناحیه اقیانوس ارام با  اغلب مزارع کشت در استرالیا
  2. پینکتادا مارتنزی و پینکتادا فوکاتا – سواحل ژاپن و چین
  3. پینکتدا مارگاریتیفرا – ناحیه اقیانوس ارام با اغلب مزارع کشت در استرالیا
  4. هیریوپسین شلکلی و کریسریا پلیکاتا – ژاپن و دریاچه بیوا ، چین و کره

دسته چهارم تنها گونه نرم تن موجود در آب شیرین است . از آنها میتوان Pearl پرورشی به دست آورد . سه دسته اول به طور معمول جنینی به نام کشی تولید میکنند . کششی واژه ای ژاپنی است که به مروارید های کوچک و باروک که در هنگام جداسازی Pearl پرورشی از تخم دان نرم تن به دست میآید اطلاق می گردد .

مروارید های سیاه :

اغلب Pearl سیاه توسط پینکتادا مارگارتییفرا تولید می گردد که در اطراف مجمع الجزایر توآموتو زیباترین آنها گامبیرز و جزیره مارکو در بستر دریا یافت می شود .

مروارید بیوا :

در سال ۱۹۲۸ یک ژاپنی بنام ماسایوفوزیا در دریاچه آب شبربن بیوا در مجاورت دهکده سمیا شروع به پرورش Pearl نمود . از آن زمان به بعد نام این Pearl ، مروارید های آب شیرین بیوا قرار گرفت .

گونه های هیریوپسین شلکلی و کریستاریا اسپتیوزا را برای پرورش این نوع بکار می برند . رنگ مروارید های بیوا بسیار متفاوت است و از کرم مایل به صورتی تا قهو ه ای متغیر می باشد .

شبیه سازی مروارید :

در قرن ۱۶ ونیزی ها رموز فرآیند شیشه سازی را آموختند و میدانستند که چگونه شیشه هایی با خاصیت اپتیکی تولید نمایند . برای تهیه مروارید های مصنوعی حباب های کوچک از شیشه می دمیدند و درون آنها را با نوعی موم پر می ساختند تا محکم و مقاوم شوند .

با جوهر اورینت که ماده ای ستخراج شده از پولک فلس ماهی است سطح خارجی دانه های شیشه ای را میپوشاندند و زیباترین Pearl مصنوعی را میساختند .

مروارید های خالی و توپر : به کمک جوهر اورینت دو نوع شاخص از مروارید های مصنوعی را میتوان تولید نمود . مروارید های تو خالی از حساب های شیشه ای که یک قطره جوهر اورینت به درون آنها ریخته شده ، ساخته می شود . آنها را مدتی می غلطانند تا مایع تمام سطح درونی را به طور یکسان بپوشاند .

پس از خشک شدن جوهره دانه های را که می خواهند از آنها گردنبند درست کنند سوراخ کرده و درون آنها را با موم پر میکنند . مروارید های توپر از کره ای از جنس نوعی شیشه اوپالیزه و یا ماده مادر مروارید ساخته می شوند . برای تولید ارزان مروارید میتوان حتی از کره پلاستیک نیز استفاده نمود . پس کره را در جوهر اورینت فروبرد.

مروارید مصنوعی به راحتی قابل تشخیص می باشند . سطح بیرونی مروارید های تو خالی یک لایه صاف از شیشه است . سطح صیقل شده آنها را می توان زیر نور الکتریکی تشخیص داد . در مورد مروارید های مصنوعی توپر فقط لمس آنها در مواردی کافی است . زیرا دانه مروارید اگر از میان انگشتان دست فردی بلغزد ؛ احساس لغزش جسمی روغنی یا صابونی را ایجاد خواهد کرد . همچنین می توان مروارید را به آرامی بر دندان سائید . مروارید مصنوعی لیز می خورد در حالیکه مروارید طبیعی یا پرورشی جیر جیر کرده مرتعش خواهد شد .

ابزار تشخیص مروارید :

لوسیدسکوپ :

در سال ۱۹۲۷ توسط دکتر سزیلارد اختراع شد وسیله ای است که می توانید بین مروارید طبیعی و پرورشی با تابش نوری قوی و عبور از ماده شفاف مروارید و سپس فیلتره شدن تفاوت قائل شوید . به ویله این دستگاه میتوان مشاهده کرد که هسته مروارید پرورشی مخطط هستند و هسته مروارید های طبیعی متحد المرکز می باشند .

آندوسکوپ :

در سال ۱۹۲۶ توسط سی . سیلووسکی و آ . پرین اختراع شد . کاربرد آن منحصرا در مورد مروارید های سوراخ شده است .

اگر مروارید مورد آزمایش طبیعی باشد نور از داخل لوله نازک عبور کرده توسط سطح آینه ای اول به بالا منعکس می شود و درون لایه کروی شکل ساخته شده از آراگونیت منکسر و منتشر می شود . اما اگر مروارید هسته داشته باشد یا به عبارتی پرورشی باشد انکساری دیده نخواهد شد زیرا هسته مادر مروارید درایا ساختاری کروی نیست .

تفکیک بر اساس وزن :

وزن مخصوص مروارید طبیعی دست نخورده بین ۲٫۵۶ تا ۲٫۷۳ گرم

وزن مخصوص مروارید طبیعی استفاده شده بین ۲٫۳۵ تا ۲٫۷۳ …

وزن مخصوص مروارید پرورشی بین ۲٫۷۲ تا ۲٫۷۹ …

رادیوگرافی :

در این روش اشعه ایکس مستقیم بکار گرفته می شود تا شفافیت نسبت به عبور اشعه ایکس از ماده کائوچولین ( پرورشی ) و آراگونیت ( طبیعی ) مشخص شود .

دیاگرام لاونه :

این روش قاطع ترین روش در مورد تشخیص Pearl می باشد . یک مروارید طبیعی ساختار هگزاگونال در هر دو جهت نشان خواهد داد اما مروارید پرورشی در جهت ساختار شش وجهی یا همان هگزاگونال و در جهت عمود بر آن ، ساختار چهار وجهی نشان میدهد .

متد های عینی :

زیر لامپی پر نور به Pearl نگاه کنید و آن را آهسته در میان انگشتان خود بچرخانید . Pearl پرورشی در هر نیمه چرخش نور را منعکس میکند و حضور هسته را بدین گونه در مرکز خود اعلام میدارد .

چناکنه به کمک یک عدسی به درون سوراخ مروارید نگاه کنید اگر بتوانید لایه های Pearl را فراسوی توده ممکن و سفید هسته ببینید این Pearl پرورشی است.

وجود یک توده تیره رنگ وسط Pearl نشانه بسیار خوبی است . این توده معمولا باقیمانده نسبتا زیادی از مواد آلی است که مختص Pearl طبیعی با نام آبی رنگ می باشد .

Pearl پرورشی معمولا دارای تورمی نامحسوس در زیر پوسته خارجی هستند . Pearl پرورشی اغلب دارای لکه هایی بر روی پوسته خارجی خود هستند که زائده ای کم رنگ مثل دم یک ستاره دنباله دار به دنبال دارند .

پوسته اغلب Pearl پرورشی بسیار براق و گاهی نیز به هم کوبیده و ناصاف است . Pearl تحت پرتو ماورا بنفش پدیده لومینسانس نشان میدهند که معمولا به رنگ زرد است و در پرتو اشعه ایکس دارای درخشش سبز رنگ است .

اشکال مروارید :

اصولا Pearl کروی شکل گرانبها از انواع دیگر می باشند . نیمه کروی و یا آنهایی که یک طرف آنها مسطح شده است به Pearl دکمه ای موسوم می باشد . Pearl که دارای شکل و فرم نامنظم هستند Pearl باروک خوانده میشوند . دانه مروارید فرسوده که مدت ها در گردن بند مورد استفاده قرار گرفته است و تدریجا شکل کروی خود را از دست داده و به شکل بشکه مانند تبدیل می شود .

نگاهداری مروارید :

جهت نگه داری Pearl طبیعی و غیر پرورشی می بایستی آنها را جدا از سایر جواهرات نگاه داشت زیرا در غیر این صورت به محض تماس نزدیک با طلا ، برلیان ، یاقوت کبود ، و سایر جواهرات سخت تراش خواهد خورد .

اگر Pearl در محیطی خشک نگهداری می شود باید مراقب از دست دادن آب طبیعی در آن بود زیرا کاهش آب ممکن است موجب تغییر رنگ آنها شود . به جا خواهد بود که به طور منظم Pearl را در آب شور قرار دهیم .

چنانچه دستمال یا جعبه گردنبند حاوی Pearl آغسته به مایعات اسیدی باشد باعث تیره و کدر شدن Pearl خواهد شد . بهتر است همیشه قبل از قرار دادن Pearl درون جعبه مخصوص آنرا با چرم مخصوص به قدت تمیز نمائید .

به همین دلیل امکان آلودگی است که شخص بیمار و تب دار نباید از Pearl استفاده کند . یک گردنبند خوب را حتما باید هر سال یکبار مجددا به نخ کشید . Pearl اگر به طور دائم استفاده شود از آب پوست بدن استفاده خواهد نمود که به آن جلای برلیانی و اورینت بسیار مطلوبی خواهد بخشید .

سازگاری رنگ مروارید با رنگ پوست و مو :

برای پوست های تیره ، Pearl با ته رنگ طلایی

برای پوست های صورتی رنگ ، Pearl با رنگ کرم مایل به صورتی

برای پوست های روشن ، Pearl صورتی ، سفید مایل به صورتی و کرم مایل به صورتی

برای موهای خرمایی ، Pearl کرم مایل به صورتی

برای موهای حنایی ، Pearl کرم مایل به صورتی

برای موهای بلوند ، Pearl با رنگ صورتی

برای موهای مشکی ، Pearl کرم رنگ

مجموعه ماسیا اولین برند تولید کننده زیورآلات صدفی در ایران بهترین ها را برای شما عزیزان آرزومند است با ما همراه باشید .

منبع : سنگ های گرانبها و کانی های گرانبها . منصور قربانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فروشگاه رکاب فارسی را در گوگل جستجو کنید. در این فروشگاه انواع پایه انگشتر ها را میتوانید سفارش دهید
    ارسال
    با وارد کردن ایمیل خود از آخرین اخبار ماسیا اطلاع پیدا خواهید کرد